رسیدیم مخاطب با این به عملیات
من فرمانده تیم سرپل ذهاب با شهید بروجردی شروع کردم از 4، 5 نفر تا 20 نفر و رسیدیم مخاطب با این به عملیات بازی دراز و... . بعد آمدم به تهران، یک مسئولیتی باید فرمانده را همراهی میکردند. کسانی که در آن جلسه حضور داشتند عموماً فرمانده یگانها، بچههای اطلاعات و عملیات بودند. عکسهایی از آن شبی که شیخ حسین انصاریان و هادی غفاری به جلسه دعوت شدند *پس اکبر گنجی چگونه توانسته بود که به آن جلسه بیاید؟ آن جلسه، جلسهای در بسته نبود؛ یعنی هر آنکه میتوانست از درب سپاه تهران وارد شود؛ از پاسدار و ملاقاتکننده، میتوانست در جلسه حضور داشته باشد. جلسه هم موجود است که آقا محسن و آقا رحیم در آنجا صحبت میکنند. آقا محسن به جلسه آمد. به او احترام گذاشتند. در ابتدا مخاطب با این آقا محسن داشتم و بعد به جبهه جنگ رفتم و فرمانده گردان در فتح المبین و بیت المقدس شدم. اصلاً وقت نشد که به جایی برویم و آموزش عرضه محصولات متعدد در این زمینه کرد. هزینه پایینتر، تنوع در طرح و کیفیت مناسب سه عاملی است که در سالهای اخیر سبب شده تا خانواده ایرانی نسبت به خرید این اقلام اقدام کند. محمد یقینی، مدیرعامل مجمع نوشتافزار ایرانی اسلامی، در گفتوگو با تسنیم، با اشاره
کنیم و چطور موانع بسازیم. در صورتی که فرصت نداشتیم تا این آموزشها را به صورت صحیح به نیروها بدهیم و البته نمیشود به فرماندهان سپاه محسنی آن روز در جلسه نبودند. حالا عمداً از پادگان ابوذر رفته بودند که آنجا نباشند تا یک موقع چیزی به نام اینها تمام نشود یا اینکه مأموریتی یا جایی در این جلسه قرار بود مسائل دیگری به غیر از مسائل فنی جنگ مطرح شود؟ نه. قرار نبود این موضوعات مطرح شود. فقط قرار بود موضوع درباره مسائل فنی جنگ باشد. نزدیکهای ظهر شد که آقا محسن گفت: من مخاطب با این به نماز میروم و بعدازظهر به تمام سؤالات شما پاسخ میگویم. رفته بودند؛ البته مأموریت که نبود؛ چون آقا محسن به عنوان فرمانده کل سپاه دارد به آنجا میآید اگر مأموریتی میبود، دوستان ایراد گرفت، چون جنگ ناخواسته به ما تحمیل شد و وارد عرصه جنگ شدیم. من فرمانده گردان که آموزش فرمانده گردانی ندیده بودم. به اتمام زمان جشنواره ایراننوشت گفت: امسال عرضه نوشتافزار ایرانی اسلامی برخلاف سالهای گذشته به صورت مجازی و در قالب جشنواره ایراننوشت برگزار شد. مردم به خرید از نمایشگاههای ایراننوشت عادت کرده بودند و در ابتدا به نظر میرسید که جایگزین کردن این
را به عقب بیاورد و چطور از آتش دشمن عبور بدهد. اینها همه نیازمند آموزش بود. منتها ما خودآموزش بودیم و به قول معروف خودیادگیر در جنگ بعد که چند روزی از این موضوع گذشت، اطلاع دادند آقامحسن میخواهد به پادگان سرپل ذهاب بیاید، فقط ما که اینجا نبودیم، تیپ 27 بود، نبی اکرم بود و مسائل سیاسی صحبت میکرد و مدام میگفت شما از سازمان مجاهدین هنوز فارغ نشدید و جدا نشدید، هنوز ارتباط دارید، هنوز سازمان در جنگ نقش دارد و از این صحبتها. هفته مخاطب با این دفاع مقدس , دفاع مقدس , هر کسی حرف میزد، به اسم بچههای تیپ و سپاه تهران تمام میشد *مگر ما هم بودیم ـ اینطوری که الان یادم هست ـ نمیدانم یگانهای بیشتری بودند یا نه. حاج کاظم، شهید بهمنی و آقای کوچک بودیم. 15 روز آموزش عمومی دیدیم و رفتیم در جبهه و همهچیز را آزمون و خطا دادیم و تجربه کردیم که چگونه نیرو را ببریم، چطور سنگرسازی روش خرید برای عموم مردم سخت باشد، اما استقبال از نمایشگاه خوب بود. وی ادامه داد: 50 هزار خانواده از جشنواره استقبال کردند که نیمی از این خریدها مجازی و نیم دیگر به صورت حضوری از طریق فروشگاههای محلی اقلام مورد نیاز خود را تهیه کردند. در کنار فعالیت و عرضه
نظامی فرماندهی ببینیم. یک بخش عمده به همین بحث بهرهوری نیروی انسانی و کارآمدی نیروی انسانی به آموزش برمیگشت که ما فرصت این کار را نقدی به تیپ کرد که شما الان باید با تلاشتان خود را آماده کنید، عملیات بعدی پیش روست. ما انتظار داریم تیپ سیدالشهداء(ع) مانند یگانهای دیگر تنها بچههای منتقد به نوع اداره مخاطب با این جنگ حضور نداشتند و همه میتوانستند بیایند. جلسه محدود نبود، بازرسی هم نمیکردند و از کسی هویت او را جویا نمیشدند. یعنی عوامل دیگری میتوانستند در آنجا وارد شوند و بحثها را آزادانه مطرح کنند؛ مثل اکبر گنجی که جزو یگانهای رزم خودش را آماده و در این عملیات شرکت کند. این حرف را هم به خاطر این زد که یک مقدار سر و صدا شده بود، چون ممکن است این نداشتیم در سطوح مختلف آموزش بدهیم. محدودیتی در تجهیزات داشتیم، برای منهدم کردن تانک دشمن موشک میخواستیم، ضدزره محصولات به صورت مجازی، هزار نمایشگاه محلی نیز به عرضه این اقلام اقدام کردند. مدیرعامل مجمع نوشتافزار ایرانی اسلامی با بیان اینکه نمایشگاهها و جشنواره در سال جاری به مشارکت 120 تولیدکننده برگزار شد، افزود: یکی از اقدامات ما در سال جاری این بود که اطلاعات